امروز بعد از چند سال بیسکویت " های بای " خوردم
یه بسته همین بسکویت ها دارم ؛
امروز بعد از چند سال پنیر و خامه ی ایران خوردم ؛ خیلی کیف داد
داداش خرگوشی که به مسافرت رفته ؛امروز از سفر برمیگرده
صبح تماس میگیره و میگه : خرگوشی ، واسه نهار عدس درست کن ؛ از فرودگاه برگشتم فقط میخوام بشینم عدس بخورم
توی یه اداره واسه یه دونه مهر دوساعت معطل شدم و اونوقت که بالاخره بعد از پاسکاری مهر زدنند و برگشتم خونه دیدم یه جایی از ورقه یه اطلاعاتی رو اشتباه نوشته ...
(یعنی اون دوساعت وقت و اعصاب و پول بنزین و همه چی هیچی ...)
قربون داداشم بشم که دلتنگمون شده و راه به راه زنگ میزنه که چی لازم دارم تا واسم بیاره و ازم میپرسه که چند نفر واسم زنگ زدنند و یا اومدنند سوالم گرفتنند و منم روم نمیشه بهش بگم هیچکس اسم چند نفر رو همینجوری میگم تا دلش نشکنه
خرگوشی تولد دوستش رو با چند ساعت تاخیر بهش تبریک میگه
دوست خرگوشی میگه : خرگوشی اگه روز تولدم یادت رفته بود ، میکشتمت
بفرما خرگوشی بدهکار هم میشه
گاهی به یک فردی نیاز داری ، مدام انرژی بهت بده و بگه :-
تو میتونی
حتما میتونی
موفق میشی دون شک
.
.
وقتی کسی نیست که انرژی مثبت بهت بده ، نشستی منتظر....
خرگوشی خانوم هستم ، خوشامد میگم به کسایی که میان دیدنم
اولین پست همه خودشون رو معرفی میکنند ؛ ما هم خودمون رو خانوم خرگوشی معرفی میکنیم
دختری دلسوز و کمی شیطون و باوقار و بی آلایش