دعوت بودیم به مناسبت ماشین جدید . (یه تماس غریب)
همه اومدنند جز مامانم ؛ حتی ن هم اومد با خانومش و دختراش ...
تا تونستم کباب خوردم ،چسپید ! خیلی وقت بود اینطوری غذا بهم نچسپیده بود .
دوربین آماده بود اما فراموش کردم عکس دسته جمعی بگیرم .
خیلی خوش گذشت ! جاتون خالی .
سارا هم با جلکسی و نقاشی سوپرایزم کرد ! و همش میگفت چشماتو ببند یا این که کی میایی خونمون کادوت رو بهت بدم ..