از پنجشنبه که اومدیم بیمارستان ، بستریش کردن تا افطار برگشتم خونه و باز دوباره رفتم پیشش . الان رفته حموم و مر داره اذیت میکنه و ح بازی المپیک میبینه و امروز جمعه است چیزی دیگه نمونده تا افطار منتظریم ببینیم با ما برمیگرده یا نه .