امروز اخرین روز درسی دانشگاه رو تموم کردم ، امشب حس خوبی دارم .
الان من هستم با اینده ایی شاید گنگ ..
نمیدونم کار کنم یا فوق رو ادامه بدم ؟ !
هر دو رو نیاز دارم ، کدوم ؟
کمرم دارد از وسط دو نیم میشود ، و پای راستم از درد حتی توان راه رفتن ندارم .
لیلة الرغائب هست ، .. افسوس .
*:- پریود
دوست هایی هستند ، که خیلی دلتنگشان میشویم ، باید هر شب (شب بخیر) بگوییم .
چند تا از این دوستان نایاب دارید ؟
بیچاره دلم برایش سوخت ؛ مادرش بهش گفته چون صدقه نمیگذاری و نمازت را سروقت نمیخوانی اینطور بیمار شده ایی ...
پسرک 18 ساله برای رانندگی گریه میکند و من سویچ ماشینم را به او می دهم .
نمیدانم با چه جزاتی این کار را کرده ام .
الان من توی کلاسم و بچه ها رفتند شنا ، هر چی هم مدرسه تماس می گیرم کسی گوشی رو جواب نمی ده .
دیشب بارون خوبی اومد ، خیلی خوب و زیاد .
+: بالاخره جواب دادند ، از زحماتشون تشکر کردم .
به خاطر یه بیرون رفتن ساده کتک می خورد .
آیا برادر بزرگتر چقدر صلاحیت مواظبت از برادر کوچکتر دارد ؟ در حد کتک ؟
توی 10 دقیقه قواعد درس 6 و 7 و 8 و 9 و 10 رو براش توضیح می دهم .
امتحان عربی دارد ، بی خیال تر از او ندیده ام . انگار نه انگار که امتحان دارد .
مامانم رو بغل میکنم و میبوسم ، روز مادر رو تبریک میگم .
این مبشه کادوی من برای مادری که خبر نداشت روز مادره .
ممنونتم دوستم ، به خاطر درک و کمکت .