روزگار خرگوشی خانوم

همین که میبینید

روزگار خرگوشی خانوم

همین که میبینید

386

اس ام اس فرستاده ، که هر کاری کردم نتونستم ببینمت ، انشالله وقتی برگشتم ..

به این فکر میکنم که توقع این روزها رو داشتم ، توقع این فاصله ها ..


الان نباید ناراحت باشم از این فاصله ها ، چون خبر داده بودند .

385

نزدیک به 6 ماه از دور شدنشون می گذرد .

چقدر روز خداحافطی گریه کردم از دوری .

.

حالا فردا می آیند ، دروغ می گویم اگر به نبودشون عادت نکردم .

384


داریم به شهریور نزدیک میشیم ، سعی میکنم به خودم استرس وارد نکنم .

انشالله این هم میگذرد .

کاش یاد بگیریم استرس کار خودمان را بر روی دیگری نیندازیم .

کاش هر کسی به اندازه ی خودش مسئولیت پذیر بود  .

383

هیچ وقت برای پیشرفت و یادگیری دیر نیست .

افسوس که خیلی افراد سن رو مد نظر می گیرند .

382

کم کم ماه رمضان هم تمام میشود ؛ هنوز به خودم نیامده ام .

381

دوست دارم یه شب تا صبحی ، در جنگل بگذرونم ، و با صدای گنجشک ها بیدار بشم .

یه جای پر از درخت و یه رودخونه ..

380

قلبم تحمل نبودنت را ندارد .

چــــــاره ایی نیست ! چه باید کرد ؟ باید تحمل کرد !

379

قطره های اشک روی گونه هایم از فکر کردن به چیزهایی و خوندن ِنوشته ایی ، جاریه .

مادرم از خواب بیدار میشود ، رویش را بـــ سمتم برمی گرداند ، چند ثانیه خیـــره نگاهم میکند ،

و مـــن مصمـــم به دیوار چشم می دوزم . و او رویش را بر می گرداند .

378

وقتی توی یه رابطه خودت رو گم میکنی ؛ باید اون رابطه را متوقف کرد

تا به خودت بیایی چه از این رابطه میخوایی . به کجا میخوایی برسی .

377

میانسال بود ؛ بعد از یکسال سختی و 4 ماه بستری در بیمارستان و 2 عمل جراحی ؛ نتوانست تومور را شکست دهد .


تا آخرین لحظات دوست داشت دختر را شوهر دهد تا خیالش از بابتش راحت شود .