یک ماه پیش بعد از سه سال از کار بعد از ظهر استعفا دادم ..
مدیر گریه کرد و میگفت من رو فراموش نکن , برای عروسی دعوتم میکنی ؟
به ما سر بزن ..
دلم نیومد ورقه ی سابقه ی کار توی این وضعیت ازش بردارم .
پیدا شد
همسر آینده رو میگم
به عقد هم در اومدیم به بدون هیچ شناختی ...
خیلی خیلی سنتی و حالا بعد از دو ماه تازه اختلافات و تفاوت های فرهنگی و تربیتی داره خودش رو نشون میده .