بعد از مدت ها سختی ، بالاخره توی حیاط ، حموم و اتاق واسه مادربزرگ درست کردن ، تخت و یخچال و کمد رو هم گذاشتن .
مادربزرگ از این به بعد قرار هست بقیه ی زندگیش رو توی همین اتاق بگذرونه .
میگن پیر شی اما نوبتی نشی
بالاخره مادربزرگ از نوبتی بودن بین خانه های فرزنداش نجات یافت . ولی فکر کنم خیلی طول بکشه تا راضی بشه و اتاقش رو دوست داشته باشه .
از این چیزا میشنوم از درون منفجر میشم :(((((
ناراحت کننده اس و کار زیادی از خودمون بر نمیاد جز مهربونی کردن .