-
369
دوشنبه 3 تیرماه سال 1392 20:45
فردا تعطیل رسمی اعلام شد . خب ، فردا رو تنها استراحت میکنیم
-
368
شنبه 1 تیرماه سال 1392 22:54
با هم منچ بازی میکنیم ، مادر و برادر ، جرزنی میکنند و من آخر میشوم . خدایا این لذت های کوچک را از ما نگیر .
-
367
شنبه 1 تیرماه سال 1392 12:13
همه خانه را برای پیدا کردن ، کلید ماشین اش می گردد . بعدا ، فکر میکنید کجا پیدا شد ؟ توی جیبش
-
366
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1392 18:26
کتاب های ارشد رو دانلود میکنم که کم کم شروع کنم به خوندن . * خدایا به امید تو
-
366
چهارشنبه 29 خردادماه سال 1392 00:42
تو حالم رو به هم میزنی از این که حرف بابات رو گوش میدی .
-
365
دوشنبه 27 خردادماه سال 1392 23:38
سیگار ال اند ام ، میکشم با الهام . هیچ حسی نداشت .
-
364
جمعه 24 خردادماه سال 1392 21:41
رای دادیم. شما چی؟
-
363
یکشنبه 19 خردادماه سال 1392 18:49
اس ام اس ها رو پاسخ میدم امیدوارم رسیده باشه . از دست این مخابرات
-
362
شنبه 18 خردادماه سال 1392 12:50
امتحان ریاضی را خوب نداده ، می گوید : من از همون اولش گفتم تجدید میارم و قوبل نمیشم . مادربزرگ شروع کرده به غرغر کردن که بخون ، .. این وسط من سردرد گرفتم .
-
361
شنبه 18 خردادماه سال 1392 07:47
دوست دارم بدانم ، تفریحات پسری که از شب تا صبح بیرون از خانه با دوستانش می ماند ، چیست ؟ به نظرم بی معنی ست این همه ساعت رو دور از خانه ماندن و دیگران را نگران کردن .
-
360
جمعه 17 خردادماه سال 1392 21:23
تازه متوجه شدم ، باد چرخ ماشین ، به خاطر میخ کوچیکی که توش رفته بود ، بادش رو کم میکرد .. همش فکر میکردم به خاطر درست پارک نکردن و گرما اینطور میشه .
-
359
شنبه 11 خردادماه سال 1392 21:52
دیروز نبودن برق ها باعث شد ، دور هم بنشینیم و از با هم بودن لذت ببریم . خوردن کباب ، بالا پشت بام، خیلی لذت بخش بود .
-
358
جمعه 10 خردادماه سال 1392 15:37
درمورد خواستگار تحصیل کرده صحبت می کنند . می گویند کدبانو هستی ؟
-
357
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1392 22:01
اشتباهی از کلاس قران تماس می گیرند ، و این شاید شروعی دوباره ایی ، برای کلاس قران خواهد بود .
-
356
دوشنبه 6 خردادماه سال 1392 10:11
کتابـــمان چـــاپ شــــد
-
355
شنبه 4 خردادماه سال 1392 16:29
آخرین امتحان را با نیم ساعت خواندن ، خیلی خوب دادم . قرار است امروز برای تحویل کتاب پروژه برویم ، اما اماده نیست .. باید تا فردا صبر کنیم . دیشب مهمانی به خانه ی جدید خوب بود و خیلی زحمت کشیده بود . حس یه فردی که آزاد و رها است را دارم .
-
354
پنجشنبه 2 خردادماه سال 1392 20:51
فردا اخرین امتحان هست ؛ اگه سردرد ما را رها کرد ، میتوان درس خواند . *: خداحافظ دانشگاه *: سلام استراحت
-
353
سهشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1392 01:14
طرف رفته ایتالیا ؛ جنس آورده که اینجا بفروشد !
-
352
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 21:19
فردا امتحان دارد ، تازه دنبال کتاب و دفترش می گردد ، و تازه می فهمد که دفتر سوالاتش را گم کرده .
-
351
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1392 23:23
بچه حالش به هم میخورد و بالا می آورد ، مامانش کتکش میزند ،انگار که دست خودش بوده و عمدا ..
-
350
جمعه 27 اردیبهشتماه سال 1392 00:37
امروز اخرین روز درسی دانشگاه رو تموم کردم ، امشب حس خوبی دارم . الان من هستم با اینده ایی شاید گنگ .. نمیدونم کار کنم یا فوق رو ادامه بدم ؟ ! هر دو رو نیاز دارم ، کدوم ؟
-
349
پنجشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1392 09:34
اعتراف کردن به دوست داشتن ، حس قشنگیه .
-
348
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 22:13
کمرم دارد از وسط دو نیم میشود ، و پای راستم از درد حتی توان راه رفتن ندارم . لیلة الرغائب هست ، .. افسوس . *:- پریود
-
347
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 23:29
دوست هایی هستند ، که خیلی دلتنگشان میشویم ، باید هر شب (شب بخیر) بگوییم . چند تا از این دوستان نایاب دارید ؟
-
346
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 04:12
با بی خوابی الان ؛ چکار مفیدی میشود انجام داد ؟ امان از بی خوابی شبانه ..
-
345
شنبه 21 اردیبهشتماه سال 1392 09:50
شب ها بلغم بالا می آورم .
-
344
شنبه 21 اردیبهشتماه سال 1392 01:26
سویچ ماشین را خیلی یواش بر میدارد و جیم میشود . حالا من هستم با سویچی در جیب لباس خواب !!
-
343
جمعه 20 اردیبهشتماه سال 1392 13:18
بیچاره دلم برایش سوخت ؛ مادرش بهش گفته چون صدقه نمیگذاری و نمازت را سروقت نمیخوانی اینطور بیمار شده ایی ...
-
342
جمعه 20 اردیبهشتماه سال 1392 10:59
پیرزن به نوه اش می گوید : کـــــره خـــر ؛ یـــابو ! !
-
341
پنجشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1392 22:53
پسرک 18 ساله برای رانندگی گریه میکند و من سویچ ماشینم را به او می دهم . نمیدانم با چه جزاتی این کار را کرده ام .